متحیر ماندن خیره ماندن مات ماندن سرگردان ماندن متحیر شدن: لشکر و غلامان او متحیر بماندند ادامه... خیره ماندن مات ماندن سرگردان ماندن متحیر شدن: لشکر و غلامان او متحیر بماندند فرهنگ لغت هوشیار
متحیر ماندن حیرت کردن، متحیر شدن، حیرت زده شدن، حیران گشتن، حیران ماندن ادامه... حیرت کردن، متحیر شدن، حیرت زده شدن، حیران گشتن، حیران ماندن فرهنگ واژه مترادف متضاد